سفارش تبلیغ
صبا ویژن
راز دل
   مشخصات مدیر وبلاگ
 
  لوگوی دوستان
 
    آمارو اطلاعات

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 0
کل بازدید : 63952
کل یادداشتها ها : 32

نوشته شده در تاریخ 92/2/5 ساعت 9:21 ع توسط بهرام س


فریدون مشیری

 

می خواهم و می خواستمت تا نفسم بود

 می سوختم از حسرت و عشقِ تو بَسَم بود

 عشق تو بَسَم بود که این شعله بیدار

 روشنگرِ شبهای بلندِ قفسم بود

 آن بختِ گُریزنده دمی آمد و بگذشت

 غم بود که پیوسته نفس در نفسم بود

 دست من و آغوش تو ! هیهات ! که یک عمر

 تنها نفسی با تو نشستن هوسم بود

 بالله که بجز یادِ تو ، گر هیچ کسم هست

 حاشا که به جز عشق تو گر هیچ کسم بود

 لب بسته و پر سوخته ، از کوی تو رفتم

 رفتم ، بخدا ، گر هوسم بود بَسَم بود !



نفخ...   





طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ